Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4057 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
expedite rule
U
مقررات سرعت بخشیدن به بازی پینگ پنگ
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
to make a goal
U
یک بازی بردن
lemons
U
بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
lemon
U
بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
free wheeling
U
بازی بدون نقشه قبلی
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
maiden over
U
بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
kick about
U
فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
movement off-the-ball
U
بازی بدون توپ
[تمرین ورزش فوتبال]
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
To play for love .
U
عشقی بازی کردن ( بدون شرط بندی پولی )
play out one's option
U
ادامه بازی در تیم پس ازپایان قرارداد بدون قراردادجدید
carry one's bat
U
تا پایان بازی ادامه دادن کارتوپزن بدون سوختن
cutback
U
بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
cutbacks
U
بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
gimmick
U
اسبابی که در قمار بازی وسیله تقلب و بردن پول ازدیگران شود
gimmicks
U
اسبابی که در قمار بازی وسیله تقلب و بردن پول ازدیگران شود
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
nude contruct
U
قرارداد بدون وجه التزام تخلف
round robin (tournament or contest)
<idiom>
U
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
he muddled through
U
بدون هیچ زرنگی یا مهارت بمقصود خود رسید
set the score
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
falconine
U
بازی
basics
U
بازی
partie
U
بازی
clearance
U
بازی
game
U
بازی
play
U
بازی
played
U
بازی
plays
U
بازی
action
U
بازی
playing
U
بازی
dibasic
U
دو بازی
basic
U
بازی
slackness
U
بازی
actions
U
بازی
fun
U
بازی
plain dealing
U
بازی
watermanship
U
اب بازی
gaming
U
بازی
hopscotch
U
بازی لی لی
home
U
بازی
homes
U
بازی
solitaires
U
تک بازی
solitaire
U
تک بازی
sportiveŠetc
U
بازی کن
grey hound
U
سگ بازی
openness
U
بازی
patulousness
U
بازی
bandy
U
چوگان بازی کچ
paperwork
U
کاغذ بازی
hanky panky
U
روباه بازی
bandying
U
چوگان بازی کچ
hanky panky
U
حقه بازی
bandied
U
چوگان بازی کچ
half back
U
میان بازی کن
hanky-panky
U
حقه بازی
halt back
U
میان بازی کن
grandstand play
U
بازی مهیج
bandies
U
چوگان بازی کچ
hard game
U
بازی دشوار
harlepuinade
U
حقه بازی
flimflam
U
حقه بازی
trick
U
شعبده بازی
soccer
U
بازی فوتبال
favoritism
U
پارتی بازی
tricked
U
شعبده بازی
tricking
U
شعبده بازی
holdouts
U
خودداری از بازی
golfing
U
بازی گلف
skating
U
اسکیت بازی
half time
U
نیمه بازی
fitting clearance
U
بازی مناسب
chicaneries
U
حیله بازی
chicanery
U
حیله بازی
first hand
U
نخستین بازی کن
field of play
U
زمین بازی
gallant
U
زن بازی کردن
playfully
U
با خنده و بازی
the game is up
U
بازی باخت
the social evil
U
جنده بازی
gaming
U
قمار بازی
fornication
U
جنده بازی
team game
U
بازی گروهی
taw
U
مهره بازی
bonfires
U
اتش بازی
swordsmanship
U
شمشیر بازی
game ball
U
توپ بازی
four handed game
U
بازی چهارنفره
the fancy
U
مشت بازی
free handedness
U
دست بازی
free play
U
بازی ازاد
the game is up
U
بازی تمام شد
pantomimes
U
لال بازی
pantomime
U
لال بازی
monkey business
U
کچلک بازی
game cycle
U
دوره بازی
full-time
U
09 دقیقه بازی
game of chance
U
بازی قمار
doubled
U
بازی دوبل
solitaires
U
بازی یک نفره
doubled up
U
بازی دوبل
fencing
U
ششمشیر بازی
surf riding
U
موج بازی
bonfire
U
اتش بازی
fireworks
U
اتش بازی
firework
آتش بازی
double
U
بازی دوبل
hanky-panky
U
روباه بازی
game plan
U
استراتژی بازی
game theory
U
نظریه بازی
game theory
U
تئوری بازی
speculation
U
سفته بازی
three knights' game
U
بازی سه اسب
figure skating
U
یخ بازی نمایشی
gamesomeness
U
بازی گوشی
charade
U
نوعی بازی
solitaire
U
بازی یک نفره
chuck farthing
U
بازی شیریاخط
gimmickry
U
حقه بازی
trapze
U
بند بازی
Frisbees
U
بازی با فریزبی
box score
U
حساب بازی
Frisbee
U
بازی با فریزبی
bosh
U
حقه بازی
bonefire
U
اتش بازی
swordplay
U
فن شمشیر بازی
trickiness
U
حقه بازی
catch
U
بازی دستش ده
tricksy
U
بازی کن خنده کن خنده و بازی کن
playground
U
زمین بازی
playgrounds
U
زمین بازی
holdout
U
خودداری از بازی
sand lot
U
بازی غیررسمی
choose up game
U
بازی غیررسمی
charlatanry
U
زبان بازی
charlatanism
U
زبان بازی
charlatanism
U
چاچول بازی
centre game
U
بازی مرکزی
video games
U
بازی دیدنی
cats cradle
U
نخ بازی سرانگشت
sharp practice
U
حقه بازی
tooth clearance
U
بازی دندانه
hawking
U
قوش بازی
buggery
U
بچه بازی
child's play
U
بازی کودکان
child's play
U
بچه بازی
playtime
U
هنگام بازی
wargaming
U
بازی جنگ
bump
U
بازی کردن
sport
U
بازی شوخی
war game
U
بازی جنگ
basketball
U
بازی بسکتبال
agiotage
U
سفته بازی
actuble
U
بازی کردن
active sodomy
U
بچه بازی
acrobatism
U
ریسمان بازی
acrobacy
U
بند بازی
stick
U
چوب بازی
wordplay
U
بازی با لغات
whoredom
U
فاحشه بازی
sported
U
بازی شوخی
winners
U
برنده بازی
billiard
U
بازی بیلیارد
basket ball
U
یکجورتوپ بازی
basification
U
بازی شدن
mime
U
لال بازی
basicity
U
قدرت بازی
mimed
U
لال بازی
mimes
U
لال بازی
basic salt
U
نمک بازی
miming
U
لال بازی
basic dye
U
رنگینه بازی
threesome
U
بازی سه نفری
threesomes
U
بازی سه نفری
winner
U
برنده بازی
sports
U
بازی شوخی
achate
U
مهرهء بازی
sporting
U
بازی دوست
factionalism
U
فرقه بازی
cover
U
بازی دفاعی
coverings
U
بازی دفاعی
covers
U
بازی دفاعی
power game
U
بازی قدرتی
Recent search history
Forum search
1
postside
1
Social worker job is to serve everyone without any discrimaintion
1
دست بردن در چیزی - dast bordan dar chizi
1
i have a dare foryou.are you willing to take it?
1
i wish to wish the wish the wish you wish to wish the wish
2
In order to be interesting you have to be mean
1
playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1
facing man power issue if some day my rigger will be free I provide you, project in on going and I send rigger to Jalalabad and Kundoz I am also
1
leave the trial?
2
ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com